diff --git a/_plugins/fa.rb b/_plugins/fa.rb new file mode 100644 index 0000000..41e2215 --- /dev/null +++ b/_plugins/fa.rb @@ -0,0 +1,14 @@ +# Wraps text in .lang-fa div + +module Farsi + class FarsiTag < Liquid::Block + def render(context) + text = super + site = context.registers[:site] + converter = site.find_converter_instance(::Jekyll::Converters::Markdown) + "
#{converter.convert(text)}
" + end + end +end + +Liquid::Template.register_tag('fa', Farsi::FarsiTag) diff --git a/_posts/2022-11-13-mosaddegh-iran-national-oil.md b/_posts/2022-11-13-mosaddegh-iran-national-oil.md new file mode 100644 index 0000000..d463895 --- /dev/null +++ b/_posts/2022-11-13-mosaddegh-iran-national-oil.md @@ -0,0 +1,192 @@ +--- +layout: post +title: "Snippets from Mosaddegh's Memoirs" +subtitle: "Readings on Iran's nationalisation of oil" +date: 2022-11-13 00:00:00 +permalink: mosaddegh-iran-national-oil/ +categories: iran, history +author: Mahdi +--- + +I have been reading Mosaddegh's memoirs, specifically the two books _Brief +Account of My Life and Memoirs_ and _Summary of the Nationalisation of Oil +Industry in Iran_, and I found reading the second book very troubling, reading +how foreign countries such as Britain at the time played with Iran. + +Here I will be sharing snippets from Mosaddegh's Memoir which also includes +snippets from Anthony Eden's memoirs who was the foreign minister of UK at the +time. I will share the snippets in Persian as well as English. + +{% fa %} +## علل سقوط دولت من + +> ایدن خاطرات خود را بدین طریق شروع میکند: «روزی که من متصدی وزارت خارجه شدم +آبادان از دست رفته بود و نفوذ ما در خاورمیانه رو به تنزل گذاشته بود. در مصر هم +پیش‌بینی تحولاتی میشد که لازم بود مطالعه کنم تا بدانم از چه طریق خود را +مقابل وضعیات قرار دهم و من یقین داشتم که قبل از هر چیز باید خود را متوجه کار نفت +نمایم که منشاء این اختلاف بود.» +> +> و باز میگوید: «برای ما بسیار ناگوار بود که از ترس کمونیسم بهر قیمتی که تمام شود +با مصدّق کنار بیائیم و من هیچوقت نمیخواستم قبول کنم اگر مصدق را قبول نکنیم ایران +کمونیست خواهد شد.» (صفحه ۲۲۱خ) +> +> «برای پیشرفت مقصود روز ۱۴ نوامبر ۱۹۵۱ در پاریس با آچسن وزیر خارجه امریکا وارد +مذاکره شدم و اقامتم در آنجا ده روز طول کشید و در ظرف این مدت پنج جلسه تشکیل +گردید که هریمن نیز در جلسات ما شرکت میکرد و روزهای اول این مذاکرات هنوز مصدق در +امریکا بود و نظریات ما با دولت امریکا بسیار فرق داشت و موضوع مذاکرات این بود که +مصدق را کمک بکنند و یک دولت ثابتی در ایران برقرار نمایند یا کمک نکنند و او را +بحال خود گذارند. عقیده دولت امریکا این بود اگر باو کمک نکنند وضعیت ایران متزلزل +خواهد شد. در صورتیکه من مخالف این نظریه بودم و میگفتم غیر از دولت مصدق و کمونیسم +شق ثالثی هم هست و چنانچه دولت دیگری روی کار بیاید ما میتوانیم قراردادهائی با آن +منعقد کنیم که موجب ارضای ما بشود. ایرانیان همیشه خوب بوده‌اند و باز باید +همانطور خوب بشوند. (صفحه ۲۲۳ و ۲۲۴خ) +> +>«در هفتم نوامبر که ما مشغول مذاکره بودیم دو نفر از مشاورین من از لندن وارد +پاریس شدند و موافقت نامه چرچیل و دولت انگلیس را مربوط بنظریئاتی که من قبل از +حرکت از لندن اظهار کرده بودم بمن تسلیم کردند و این نظریات مربوط بشرکت امریکا در +نفت ایران بود که نمایندگان آن دولت نمیخواستند از این پیش آمد استفاده کنند و از +قبول آن خودداری میکردند و هریمن میگفت اگر این پیشنهاد در تابستان سال قبل شده بود +در روحیه ایرانیان تاثیر بسیار مینمود. -- گرچه از این مذاکرات که تا ۱۴ نوامبر طول +کشید نتیجه‌ای بدست نرسید و شرکت امریکا در کار نفت محرز نگردید ولی من از +اینکه بتوانم امریکا را متقاعد کنم دولت دیگری در ایران تشکیل شود که نه مصدق باشد +نه کمونیسم مایوس نبودم. عقیده سفیر امریکا هم در انگلیس این بود که میگفت آنجا +منافع انگلیس در خطر است دولت امریکا باید از تحمیل نظریات خود صرفنظر کند.» (صفحه +۲۲۶خ) +> +> پوشیده نماند که از همین کنفرانس هم ایدن نتایجی گرفت و دست خالی مراجعت نکرد +بدین قرار: +(۱) تغییر «گریدی» سفیر امریکا در ایران که شخص بی نظر و بیطرفی بود و انتصاب +هندرسن مامور سابق امریکا در هندوستان بجای او که در انجام وظیفه بی نظر نبود یکی +از نتایج مهم این کنفرانس بشمار می آید و ایدن در این کتاب همه جا از او قدردانی +کرده و مخصوصاً در یکی از خاطرات اینطور اظهارنظر کرده است: «روابط انگلیس و امریکا +بواسطه‌ی نمایندگی هندرسن در ایران روز بروز بهتر میشد و او شخص لایقی بود که +اجازه نداد هیچوقت مصدق از اختلاف بین امریکا و انگلیس کمترین استفاده‌ای +بکند. از او کمال تشکر داریم. چنانچه هندرسن در ایران نبود قرارداد ۱۹۵۴ اینبار نفت +طبق نظریات ما تمام نمیشد.» (صفحه ۲۲۸خ) +(۲) دیگر از نتایج مذاکرات این دو وزیر خارجه این بود: دولت امریکا که بعد از سقوط +دولت من بیش از یک ملیارد کمک بدولت ایران نمود نسبت بدولت من هیچ مساعدتی ننمود و +همان ایّام که نمایندگان دولتین در پاریس مشغول مذاکره بودند من در واشنگتن از دولت +امریکا وامی بملاغ صد ملیون دلار درخواست نمودم که با هر سودی تغیین کنند پرداخته +شود و از خواستن وام نظر این بود از کارگران نفت که بیکار شده بودند در امور دیگر +تولیدی استفاده شود و آنان اجرتی در مقابل کار بگیرند. جوابی که بدرخواست من داده +شد این بود موضوع مورد مطالعه قرار خواهد گرفت و این مطالعه آنقدر طول کشید تا دولت +امریکا در کار نفت شرکت نمود و بعد بمن این جواب رسید: تا کار نفت با دولت انگلیس +تمام نشود امریکا از هرگونه کمک و مساعدت معذور است. (صفحه ۲۲۸خ) +> +> ایدن ادامه میدهد و میگوید «مراجعت بلندن‌خواستم یک مطالعه‌ای در صحت +عقیده خودبکنم و روی این نظر با سفیر ایران که یکی از دوستانم بود مشورت کردم. +نظریاتم با تصدیق نمود و گفت وضعیت مصدق مثل سابق نیست و قول داد شخصا هرقدر +میتواند با ما کمک نماید. +> +> هفته‌ی اول سال ۱۹۵۲ باز خبری از ایران بمن رسید که موجب تقویت روح من گردید +و آن گزارشی بود که قونسول انگیس داده بود، یعنی همان کس که مصدق احضار او را از ما +خواسته بود و گزارش او موافق بود با نظریات سفیر ایران در لندن که تنفر مردم ایران +از ما روی حقیقت نیست و ساختگی است.» (صفحه۲۲۸خ) +> +> نویسنده خاطرات میخواهد تحت لفافه این را بگوید اگر ملت ایران بحق خود عارف بود و +احساساتی که ابراز میکرد از روی حقیقت بود ما نمی‌توانستیم کاری بضرر آن ملت +صورت بدهیم. در صورتیکه من هروقت صحبتی راجع بملی شدن صنعت نفت بمیان آمده +بنمایندگان دولت ذینفع گفته‌ام در آن روز که قرارداد دارسی بامضا رسید وجود +نفت در ایران محرز نبود و بحریه انگلیس هم احتیاجات خود را بوسیله زعال‌سنگ +رفق میکرد ولی اکنون که متجاوز از نیم قرن است در ایران نفت استخراج میشود و از آن +در امور سوق‌الجیشی استفاده میکنند چطور ممکن است ملت ایران راضی شود باز یک +شرکت خارجی نفت استخراج کند و برای سوءاستفاده‌ای که میکند مملکت را از آزادی +و استقلال محروم نماید که وزیر خارجع انگلیس در یکی از خاطرات خود آن را بدین مضمون +آورده است: «در یکی ملاقات راجع بیادداشت ترومن -- چرچیل مصدق گفته بود ایرانیان خر +نیستند که باز بگذارند مدتها آنان را افسار کنند.» (صفحه ۳۳۲خ) + + +شماره صفحه‌ها اشاره به کتاب خاطرات ایدن دارند. + +{% endfa %} + +## Reasons for my government's downfall + +> Eden begins his memoirs in this way: "The day I became the foreign minister, +Abadan was lost and our influence in the Middle East had declined. In Egypt, +developments were predicted, which I needed to study in order to know how to +confront the situation, and I was sure that, first of all, I should focus on the +oil business, which was the origin of this dispute." +> +> And he says again: "It was very unfortunate for us to come to terms with +Mossadegh at any cost out of fear of communism, and I never wanted to accept +that if we don't accept Mossadegh, Iran will become communist." (page 221) +> +> "In order to advance the goal, on November 14, 1951, I entered into +negotiations with the American Secretary of State Acheson in Paris, and my stay +there lasted ten days, and five meetings were held during this period, in which +Harriman also participated in our meetings, and the first days of these +negotiations Mosaddegh was in America and our views were very different from the +American government and the subject of the negotiations was to help Mossadegh +and establish a stable government in Iran or not to help and leave him alone. +The opinion of the American government was that if they do not help, Iran's +situation will be unstable. I was against this theory and said that there is a +third party apart from Mossadegh's government and communism, and if another +government comes to work, we can conclude agreements with it that will satisfy +us. Iranians have always been good and they should be good again." (pages 223 and 224) +> +> "On the 7th of November, when we were negotiating, two of my advisors arrived +in Paris from London and handed me the agreement between Churchill and the +British government regarding the opinions that I had expressed before leaving +London, and these opinions related to the American involvement in Iranian oil +that the representatives of that government did not want to take advantage of +this situation and refused to accept it, and Harriman said that if this proposal +had been made in the summer of the previous year, it would have greatly affected +the morale of the Iranians. -- Although no results were obtained from these +negotiations that lasted until November 14, and the American involvement in the +oil business was not confirmed, I did not despair of being able to convince +America to form another government in Iran that is neither Mossadegh nor +communism. The opinion of the American ambassador in England was that he said +that British interests are in danger there, and the American government should +stop imposing its views." (page 226) +> +> It is not a secret that Eden got results from this conference and did not +return empty-handed: (1) the change of "Grady" the US ambassador to Iran, who +was a neutral person, and the appointment of Henderson, the former US agent in +India, instead of him, who was on duty. His lack of impartiality is considered +one of the important results of this conference, and Eden praised him everywhere +in this book, and especially in one of his memoirs, he commented as follows: +"The relations between England and America improved day by day due to +Henderson's representation in Iran, and he was a worthy person who never allowed +Mossadegh to take advantage of the differences between America and England. We +are very grateful to him. If Henderson was not in Iran, the 1954 agreement on +oil would not have turned out the way we wanted. (page 228) (2) Another result +of the negotiations between these two foreign ministers was this: The American +government, which after the fall of my government gave more than one billion in +aid to Iran, did not give any aid to me, and the same days that the government +representatives were negotiating in Paris, in Washington, I asked the American +government for a loan of one hundred million dollars to be paid with any profit, +and the idea of asking for a loan was to use the oil workers who were unemployed +in other production matters and they would get paid for their work. The answer +that was given to my request was that the issue will be studied and this study +took so long until the American government took part in the oil business, and +then I received this answer: until the oil business with the British government +is finished, the United States will refrain from any help and assistance. +(page 228) +> +> Eden continues and says, "I wanted to do a study on the validity of my +opinion, and I consulted with the ambassador of Iran, who was one of my friends. +He confirmed my views and said that Mossadegh's situation is not the same as +before and he promised to personally help us as much as he can. +> +> In the first week of 1952, I received news from Iran that strengthened my +spirit, and it was the report given by the British Consul in Iran, that is, the +same person Mossadegh had asked us to summon, and his report agreed with the +views of the Iranian ambassador in London, that the Iranian people's hatred of +us is not based on the truth and is fake." (page 228) +> +> The author of the memoirs wants to say this under wraps, if the Iranian nation +truly believed in their rights and the feelings it expressed were true, we could +not have done anything to harm that nation. Whenever there is talk about the +nationalization of the oil industry, I have said to the representatives of the +interested government that on the day when the Darcy Agreement was reached, the +existence of oil in Iran was not certain, and the British Navy was meeting its +needs with coal, but now that it has been more than half a century, oil is being +extracted from Iran and they are using it in strategic affairs. How can the +people of Iran be satisfied with a foreign company extracting oil and depriving +the country of its freedom and independence for the abuse it does, which the +British Foreign Minister mentioned in one of his memoirs "In a meeting about the +Truman-Churchill memorial, Mossadegh said that Iranians are not donkeys to let +themselves to be ridden for a long time." (page 332) + +Page numbers refer to Eden's memoir. diff --git a/_sass/_base.scss b/_sass/_base.scss index 6a62558..4300cec 100644 --- a/_sass/_base.scss +++ b/_sass/_base.scss @@ -145,6 +145,14 @@ blockquote { } } +.lang-fa blockquote { + border-left: 0; + padding-right: inherit; + border-right: 4px solid $grey-color-light; + padding-right: $spacing-unit / 2; + font-style: inherit; +} + /**